محمد ابراهیم جعفری معروف به هنرمند شاعر در سال 1319 در شهر بروجرد چشم به جهان گشود، از کودکی عاشق موسیقی بود اما به دلیل داشتن اعتقادات مذهبیِ پدرش که موسیقی را حرام میدانست، به شعر و نقاشی روی آورد.
دبیرستان را در رشته ادبیات به اتمام رساند و در دانشگاه رشته نقاشی را انتخاب کرد و در آنجا با اساتیدِ هنرِ مدرن آشنا شد و بعدها خود نیز از اساتیدِ محبوبِ دانشگاهِ هنر تهران شد و جزو آن دسته از اساتیدی بود که دانشجویان را به خلقِ هنرِ فیالبداهه تشویق میکرد.
به عنوان مثال در تعدادِ زیادی از کلاسهای دانشگاه با دوتار خود وارد کلاس شده و بداهه نوازی میکرد و دانشجویان را به بداهه نوشتن و بداهه خواندن و به تصویر کشیدنِ آثارشان تشویق میکرد.
محمد ابراهیم جعفری عاشق طبیعت و سفر بود و در آثارِ نقاشی و شعرهایش رَدِ طبیعت را به شکلی ساده و انتزاعی و مینیمال میتوان دید.
او سبکِ مدرن را برای آثارِ هنری خویش انتخاب کرده بود و آثارش در ردیفِ «هنرِ نو» قرار میگیرند.
از کودکی کار با آبرنگ و آبِ مرکب برایش جذاب بود زیرا با کمترین ضربه قلممو بیشترین فضای تخیل روی کاغذ ثبت میشد و به دلیل همین ویژگی بخش عمدهای از آثارِ آبرنگِ خود را با این تکنیک خلق نموده است.
بخش دیگری از آثار محمد ابراهیم جعفری کتیبههای کویری هستند که در دهه ی 40 و 50 بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه خلق نمود.
این بخش از تابلوهای وی در ابتدا با سطوحِ ساده و کندهکاریهای کم و رنگهای سفید و خاکستری شروع شد و به مرور کنده کاریهای عمیقتر و شکستگیها نمایانتر شدند و رنگ خاکستری جای خود را به رنگ خاکی و کویری داد که ریشه در طبیعتِ دورانِ کودکیِ هنرمند و حساسیتهای بومیِ او داشت.
بخشِ دیگری از آثارِ این هنرمند مونوپرینتهای دورانِ جنگ بود که در دهه های 60 و 70 خلق شدند، در خصوص این آثار او میگفت : «جنگ بود و فرصت کوتاه، با استفاده از مونوپرینت میتوانستم در کوتاهترین زمان، بیشترین حس و تخیلم را به روی کاغذ بیاورم»، این دوره از معدود دورههایی است که سیاهی و خشونت و وحشت در کارهای او دیده میشود.
به جز نقاشی، شعرهای زیادی هم سروده بود که نمیخواست آنها را به چاپ برساند اما به همت همسرش «مریم محمدی» مجموعهای از اشعارش در کتابی با عنوان «بوی کاهگل آواز پرنده» به چاپ رسیده است.
حدود 40 ترانه محلی از محمدابراهیم جعفری نیز در کتابی بنام «چو مرغ شب خواندی و رفتی» به چاپ رسیده است.